هوا ســرد بود
موج های با خشـــم به ســـاحـــل هـــجوم می بــردند
ابــرهای سـیـاه آســـمــان را احاطه کرده بودند
بـــاد پنجه هایـش را بر صــورتم میکشید
دیگر از آن همه همهمه پـرنـدگـان دریـایـی خـبـری نبود
آن زمان که رفــتـی آسـ ـ ـمـ ـ ـان هم مـــی گریـــست و زمــیـــن خـــیـس پـاهـایم را در مـنجـــ Good_Life...
ما را در سایت Good_Life دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : isalik20e بازدید : 44 تاريخ : يکشنبه 22 مرداد 1396 ساعت: 6:34